آی مَردم !
من هم مثلِ شما آدمم .
فقط چشمهایم
خسته از خراشِ یک احساس ،
می بارد …
و فریادهای تب کرده ای که
پُر سر و صداترین سکوتِ زندگی ام شده ،
دلم را می سوزاند …
صدایِ ریشِ قلبِ مرا
فقط دل شکسته ای می شنود ،
که تاریکی بر روشناییِ زندگیش
سایه انداخته …
نظرات شما عزیزان: